چهاردیوارى

حرف ها گاهى به زبان نمى آیند

چهاردیوارى

حرف ها گاهى به زبان نمى آیند

چهاردیوارى
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

رنگ چشم هایش دروغ بود



تمام مدت سه ایستگاهى که در قطار بودم، دختر که گوشه ى واگن روى زمین نشسته بود خودش را در آیینه نگاه مى کرد و به موهایش ور مى رفت. سعى مى کرد موهاى سمت چپش را پشت گوشش نگه دارد و موهاى سمت راست را خیلى آراسته جورى آویزان کند که نیمچه شالش مانع خودنمایى آنها نشود.

در تمام این مدت او به فکر زیباتر نشان دادن خودش بود و من به فکر اینکه او چرا اینقدر به خودش زحمت مى دهد تا مردان غریبه از دیدن او لذت بیشترى ببرند.

  • فاطم
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.