چهاردیوارى

حرف ها گاهى به زبان نمى آیند

چهاردیوارى

حرف ها گاهى به زبان نمى آیند

چهاردیوارى
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۲ مطلب در شهریور ۱۴۰۲ ثبت شده است

زن همچنان می‌خواند، آزادی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

یک زمانی به‌قول شاعر گفتنی در امتداد دستانم بندری بود برای آرامش

حالا تنها رگ‌های برجسته حاکی از خستگی گذر عمر...

 

پ.فردا ۲۵ شهریور، یک سال پس از ژینا.

 

بذار غر بزنم، خب؟

 

دوست داشتن پدیده غریبی است. فکر می‌کنی موهبتی است مثل نفس کشیدن، همیشه با تو می‌ماند تا زنده‌ای، اما ای دل غافل که می‌تواند به ناگاه مثل برگی خشکیده از تو جدا شود، به خاک افتد و هرگز باز نگردد.

عشق را نثار آدمیزادی می‌کنی که ماندنی نیست و او با رفتنش دلت را می‌برد و تمام، این عطیه الهی از تو بازپس گرفته شده است.

نجوایی هر شب تکرار می‌شود انگار:

لست لی ولکنّی أحبک 

ما زلت أحبک وحنینی إلیک یقتلنی...