چهاردیوارى

حرف ها گاهى به زبان نمى آیند

چهاردیوارى

حرف ها گاهى به زبان نمى آیند

چهاردیوارى
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۵ مطلب در شهریور ۱۳۹۶ ثبت شده است

الحمد



خدا صداى ما را مى شنود، به همین سادگى.

خدا مى تواند به آرزوهاى کوچک نظر کند



هیچ وقت در مسابقه "دو" شرکت نکرده ام اما اگر بخواهم زندگى را تشبیه کنم به یک میدان مسابقه دوندگی، همیشه آن وسط ها درحال قدم زدن بودم. البت که گاهى هم دویده ام اما هرگز جزء نفرات اول نبودم.

الان حس می کنم باید بدوم چون نفس هاى افراد پشت سرم را روى گردنم حس مى کنم. مشکلى که وجود دارد این است که دویدن دیگر به من نمى آید، من در همان حال قدم به قدم راه رفتن مانده ام.

یکشنبه ها رادوست ندارم



یک دوستى داشتم که وقتى از گرماى تابستان به نق و ناله مى افتادم مى گفت صبر کن از بیستم شهریور هوا خنک مى شود. بیخود مى گفت، هیچ سالى از بیستم شهریور هوا خنک نمى شد اما من هنوز به حرف او دلخوشم.

شاید بعد سال ها فردا، هوا در بیستمین روز شهریور بشود پاییز، ابرى با قطره هاى ریز باران.

شاید فردا دلمان خوش شود..

*کیک هویج



می گن زندگیت همون چیزیه که قبلا بهش فکر می کردی، می گن زندگیت همون تصوراتته.

دروغ می گن...



*کیک هویج براى زنده شدن نیاز به آرد،شکر،روغن،تخم مرغ، هویج و گردو دارد. اگر یکى از این ها نباشد تولدى صورت نمی گیرد.

محمدجواد ظریف



بالاخره بعد از مدت ها خواب خوبى دیدم.

داخل مسجدى بودم که برنامه اى در حال اجرا بود، روى یک صندلى چرخدار البته. پسرکوچولو همراهم بود. ازشبستان مسجد بیرون زدیم. جنب دیگ هاى غذا سردرآوردیم و فهمیدم بانى مراسم "جواد ظریف" است. خودش کنار غذا ایستاده بود. دو غذا کشید و ما را کنار میزى نزدیک خود جا داد. قیمه بود...


آقاى همسر گفتند دوتا غذا بگیر به نیابت او به دو فقیر بده.

چشم.