چهاردیوارى

حرف ها گاهى به زبان نمى آیند

چهاردیوارى

حرف ها گاهى به زبان نمى آیند

چهاردیوارى
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

Birthday blues

 

 

مدتی است کیفور نیستم که هیچ، دائم این دل خسته و زخمی‌ام در خود مچاله می‌شود. به زبان ساده بگویم خوب نیستم، اصلاً خوب نیستم و قسمت سخت ماجرا اینجاست که نمی‌دانم چرا. 

نکند این بحران چهل‌سالگی که می‌گویند و همیشه به باد تمسخر می‌گرفتم آن را همین باشد، نمی‌دانم اما در دسترس‌ترین دلیل باید همین باشد.

وقتی دهه زندگی عوض می‌شود تمام آرزوهایی که داشتی صف می‌کشند جلوی چشمانت. ارتشی که‌ دیگر تازه و شاداب نیست، ارتشی خسته.

دهه که عوض می‌شود هر چه بالاتر ترسناک‌تر است. صدای استخوان‌هایت را می‌شنوی. نفس کم می‌آوری گاهی و امراضت رنگ و بوی جدیدی می‌گیرند و به غروب زندگی نزدیک‌تر می‌شوی.

و همه این‌ها به کنار

کسی حواسش به من هست؟ کسی کنارم هست؟ کسی پرتقال مرا در شب‌های زمستان پوست می‌کند و با من زیر نور مهتاب تابستان قدم می‌زند؟

 

 

 

  • فاطم
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.