چند نفس تا پاییز...
میگه: زندگی پیشت چقدر میچسبه!
زبان مهارناشدنی بود، بر دهان قفل زدم.
از ازل تا به ابد...
مسواک می زنم، روشویی رنگ عوض می کند.
امروز دقیقا چند روز پس از چشمهای توست??
ماهی بزرگتر ماهی کوچکیتر را می خورد.
دلم میخواهد مرغ ماهیخوار باشم، جفتشان را ببلعم!!
تمام ناخن هایش را از ته گرفت
دستش را فروکرد لابلای موهایش
جلوی آیینه ایستاد و ...
نشستم لب تخت تا معاینه کند. پرسیدم "آقای دکتر اثر دارو چقدر طول می کشه بره? صورتم خیلی پف کرده" و صورتم را جمع کردم.
شروع می کند به داد و بیداد،به عصبانیت.
من، سرگرم کار جدیدی که گرفته ام،حواس در لب تاپ...
شهریور