می لرزم
- شنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۳۰ ق.ظ
خواب بودم. از سنگینی روی دست هایم و صدای عجیبی در اطراف،بیدار شدم.
تاریک بود اما می دیدم موجوداتی رو دست هایم تکان می خورند.
جیغ کشیدم و دست ها را بشدت تکان دادم.
چند خفاش سیاه پر کشیدند و رفتند.
جای پاهاشان رو دست هایم به خون نشسته بود.
پ.ساعت دو و پانزده دقیقه با این کابوس بیدار شدم و نمی دانم چرا قلبم آرام نمی گیرد.
- ۹۵/۰۴/۱۹