چهاردیوارى

حرف ها گاهى به زبان نمى آیند

چهاردیوارى

حرف ها گاهى به زبان نمى آیند

چهاردیوارى
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

Breaking





گفت می گذاری انگشتان پایت را لاک بزنم?

حوصله نداشتم، رنگش را هم دوست نداشتم. زد.
آمدم خانه دیدم هنوز دوتا از لاک پاکن هایم مانده است. لاک پاک کن ها کنار همان لاک قرمزی بود که زمانی دوستش داشتم.
بعضی از خاطرات فراموش می شوند، یعنی باید فراموش شوند و تو فکر می کنی موفق بوده ای اما...
آخرین ها همیشه کار خود را خوب بلد هستند. مثل آخرین نقاشی که کشیدی، آخرین نخی که دود کردی، آخرین باری که لاک زدی. آخرین باری که می خواستی زیباتر دیده شوی...
  • فاطم
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.