چهاردیوارى

حرف ها گاهى به زبان نمى آیند

چهاردیوارى

حرف ها گاهى به زبان نمى آیند

چهاردیوارى
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

پادری را نمی تکانم



ایستگاه مترو تجریش نشسته بودم به انتظار. انگار بیشتر عمر آدمها در همین انتظار، در منتظر بودن می گذرد حتی شده برای یک قطار.
به سرم زد یک امتحان کوچک بکنم. مانده بود تا قطار برسد صدایی هم نمی آمد. بلند شدم رفتم جلو _ آن جلو که می شود پرید پایین و به همه چیز پایان داد _ مثل آدمی که می دود تا فوری سوار شود و جایی برای نشستن پیدا کند.
تمام جمعیت، تمام خانم ها بلافاصله بلند شدند و آمدند جلو!!
مانده بود تا قطار برسد، مانده است تا...


  • فاطم
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.