So close
- سه شنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۴، ۰۲:۰۶ ق.ظ
هوای سرد و تهران و شب.
کوچه هایی که تمامی ندارند و من که مدام یک موسیقی را گوش می دهم.
حس مالکیت مطلق. تهران برای من است.
بروم، بروم و این شب و این خیابان های خلوت و تاریک تکرار شوند.
دستانم را در جیب هایم پنهان کنم، بینی ام را در شالی دستباف فرو کنم و حض کنم که چه اندازه دلم تنگ نیست.
هوس لبوی داغ سر چهار راه دیوانه ام کند و تجربه ی بار اول خوردنش لب جوی ولیعصر سرخوش.
سیر شوم، از همه چیز. از نداشتن، از داشتن و نیرویی مرا ببرد بالای اولین پل عابر پیاده و همان بشود پل پرواز...
- ۹۴/۱۰/۱۵