و در آغوشت،بیدار،خفتم
- جمعه, ۲۰ آذر ۱۳۹۴، ۰۴:۲۴ ب.ظ
...ّ
صورتش را فرو برد در بازوی مرد و به این اندیشید که کاش می شد عطرها را حفظ کرد همچون شعر و بعد در شبی زمستانی، شبی سرد، بی بالاپوش کنار ماه نشست و آنها را از بر خواند؛
صورتش را فرو برد در بازوی مرد و به این اندیشید که کاش می شد عطرها را حفظ کرد همچون شعر و بعد در شبی زمستانی، شبی سرد، بی بالاپوش کنار ماه نشست و آنها را از بر خواند؛
مرور کرد
گریست
جان داد...
- ۹۴/۰۹/۲۰