لطفا زنده بمان
- پنجشنبه, ۷ آبان ۱۳۹۴، ۰۸:۲۴ ب.ظ
,مهمونیه،خونه ی مادر بزرگه.
دایجون مامان دعا کمیل می خونن. بعضیا گریه میکنن، بعضیا فینشونو بالا می کشن. اون یکی دایجون مامان که از شدت بیماری شدن پوست و استخوان، نشسته به خواب رفتن.
من دعا نمی خونم اما به قول تو چشمام اینطوریه، خیسه. به آرزویی که داری، فکر می کنم و به قدم هایی که باید به عقب بردارم.
مثل فیلمی که 2xمیزنن عقب.
باید یاد بگیرم تماشا کردنو...
سخته، پیر شدم و دیرفهم.
- ۹۴/۰۸/۰۷