چهاردیوارى

حرف ها گاهى به زبان نمى آیند

چهاردیوارى

حرف ها گاهى به زبان نمى آیند

چهاردیوارى
بایگانی
نویسندگان

دیگه از سطل‌های آشغال عکاسی نمی‌کنم رفیق

 

گویی هم‌سنِ تعلیق شده‌ایم؛ نسلی که نه مجاز به تصمیم‌گیری قطعی است و نه امکان رها کردن دارد. نه جنگ تمام می‌شود که صلحی بیاید، نه بحران آن‌قدر کامل است تا تکلیف روشن شود. زمان می‌گذرد، با شتاب و بی‌رحم، اما پیش‌ نمی‌رویم؛ شبیه صفی طولانی که حرکتش نامحسوس است و خروج از آن ممکن نیست.

ما یاد گرفته‌ایم برنامه نریزیم، دل نسپاریم و حتی امیدوار نباشیم. تعلیق نه تنها ابعاد سیاسی یا اقتصادی را دربرگرفته بلکه میان روح و روان‌مان نفوذ پیدا کرده‌است. تصمیم‌ها عقب می‌افتند، رابطه‌ها نیمه‌کاره می‌مانند و زندگی به حالت انتظار درآمده است. این شاید فرساینده‌ترین شکل زندگی باشد؛ زنده ماندن در وضعیتی ناپایدار...

  • فاطم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">