چهاردیوارى

حرف ها گاهى به زبان نمى آیند

چهاردیوارى

حرف ها گاهى به زبان نمى آیند

چهاردیوارى
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
نویسندگان

چندشنبه روزى بود؟



سر ظرف شویى ایستاده ام،دو پیمانه برنج را در قابلمه مى شورم. نمى دانم چرا تمیز نمى شود، هر چه مى شورم برنج سفید نمى شود

چنگ مى زنم

چنگ مى زنم

چنگ...

کاش در سینما بودم، روى پرده فیلم بادیگارد پخش مى شد.

چشمانم را مى بندم، زیر بارانم، وسط اتوبان...

دستم مى سوزد، شیر آب را مى بندم

فکر مى کنم این برنج ها وایتکس مى خواهد.

  • فاطم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی